لیلایی

شعر و ادب و هنر و...

لیلایی

شعر و ادب و هنر و...

لیلایی

وبلاگ خصوصی انتشار نوشته ها و اشعار بانو
#لیلا_طیبی (رها)

بایگانی

پانته‌آ صفایی شاعر بروجنی

شنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۲، ۰۶:۳۰ ق.ظ

بانو "پانته‌آ صفایی"؛ شاعر ایرانی، زاده‌ی سال ۱۳۵۹ خورشیدی، در بروجن از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری است.

بانو "پانته‌آ صفایی"؛ شاعر ایرانی، زاده‌ی سال ۱۳۵۹ خورشیدی، در بروجن از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری است.

همسرش اهل خمینی‌شهر است و او هم از سال ۱۳۸۴ ساکن این شهر است.

وی دارای مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه کاشان و مدرک ارشد ادبیات، که فعالیت ادبی‌اش را از سال ۱۳۸۱، به شکل جدی شروع کرد و در حال حاضر عضو شورای شعر اداره‌ی ارشاد استان اصفهان است.


▪افتخارات ادبی و هنری:
- برنده‌ی جایزه‌ی گام اول و نامزد جایزه‌ی کتاب سال شعر زنان (کتاب خورشید)                             
- نامزد جایزه‌ی قلم زرین 
- نامزد جایزه‌ی کتاب سال دفتر شعر جوان
- رتبه‌ی دوم جشنواره‌ی شعر فجر 
و...


▪کتاب‌شناسی:
- خوش به حال آهوها - ۱۳۸۶ 
- گریه‌های حوا - ۱۳۸۶ 
- دیشب کسی مزاحم خواب شما نبود؟ - ۱۳۸۸ 
- از ماه تا ماه - ۱۳۸۹ 
- روزهای آخر آبان - ۱۳۹۰ 
و...


▪نمونه‌ی شعر:
(۱)
درخت‌ها همه عریان شدند، آبان شد 
و باد آمد و باران گرفت و طوفان شد 
نیامدی و نچیدی انار سرخی را
که ماند بر سر این شاخه تا زمستان شد 
نیامدی و ترک خورد سینه‌ی من و ... آه!
چقدر یک‌ شبه یاقوت سرخ ارزان شد!
چقدر باغ پر از جعبه‌های میوه شد و
چقدر جعبه‌ی پر راهی خیابان شد!
چقدر چشم ‌به راهت نشستم و تو چقدر 
گذشتن از من و رفتن برایت آسان شد!
چطور قصه‌ام این‌قدر تلخ پایان یافت؟
چطور آنچه نمی‌خواستم شود، آن شد؟
انار سرخ سر شاخه خشک شد، افتاد
و گوش باغ پر از خنده‌ی کلاغان شد...


(۲)
کی می‌رسم به لذت در خواب دیدنت 
سخت است سخت از لب مردم شنیدنت 
هر کس که این ستاره‌ی دنباله‌دار را
یک قرن پیش دیده زمان دمیدنت –
از مثل سیل آمدنت حرف می‌زند 
از قطره قطره بر دل خارا چکیدنت 
پروانه‌ها به سوختنت فکر می‌کنند 
تک شاخ‌ها به در دل طوفان دویدنت 
من …من ولی به سادگی‌ت مهربانی‌ات
گه گاه هم به عادت ناخن جویدنت
آخر، انار کوچک هم بازی نسیم!
دیگر رسیده است زمان رسیدنت
پایین بیا که کاسه‌ی دریوزگی شده است 
زنبیل من به خاطر از شاخه چیدنت 
یا زودتر به این زن تنها سری بزن 
یا دست کم اجازه بده من به دیدنت…


(۳)
هزار بار نوشتی بیا بیا دیر است 
هزار بار نوشتم که پای دل گیر است 
شکست نیم نگاهت سکوت آینه را 
نگاه کردن تو انتشار تصویر است 
هزار بار برایت سروده‌ام، اما 
غزل برای تو تنگ است، دست و پاگیر است
غروب فرصت خوبی برای دیدن بود
دریغ چشم تو از این کرانه‌ها سیر است 
تو با دعای توسل گذشتی از پاییز 
به استخاره نشستیم ما، دگر دیر است 
نه من، نه تو، نه غزل، هیچ کس مقصر نیست 
گناه زردی ما روی دوش تقدیر است.


(۴)
نه مثل هیچ کس، مثل کسی که مثل هرکس نیست 
به دنیا آمدی، آیا همین تاریخ را بس نیست؟
همین بس نیست تا قدر تو را تاریخ بشناسد؟
برای قدردانی از تو، آیا بودنت بس نیست؟
که چشمان تو خورشید است و دستان تو تابستان 
شبیهت آفتابی زیر این طاق مقرنس نیست 
و بر چادر نمازت ابرهای موسمی جمعند 
چه غم ای ماه، اگر پیراهن سبز تو اطلس نیست؟
علی را ﻻاقل یک چاه می‎فهمید، امّا تو...
بمیرم، هیچ‌کس بانوی من! مثل تو بی‎کس نیست!
بمیرم، هیچ جای آسمان و خاک یک طاووس
چنین بال و پرش آزرده‎ی منقار کرکس نیست!
بفرما نور چشمت بازگردد بانوی مهتاب!
که غیر از چشم‎هایش راه برگشتی به مبعث نیست 
بگو، لب‎ها به لبّیک تو آماده‎ست، لب بگشا 
که پیشت شهر، پیش از این اگر کر بود، ازین پس نیست 
بگو، صدها انار سرخ روی شاخه بیدارند 
محبّت در دل ما دیگر آن بادام نارس نیست.


(۵)
نفس نفس به درونت بکش هوایم را 
و پر کن از نفست ذره ذره‌هایم را 
نسیم باش و به بازی بگیر مثل پری 
شبانه گیسوی بر شانه‌ها رهایم را 
اگر همیشه مرا بیم سرنگون شدن است 
تو کج گذاشته‌ای خشت ابتدایم را
زنی به میل خودت آفریده‌ای از من 
خودت به هم زده‌ای نظم آشنایم را
فرشتگان مقرب هنوز حیرانند 
تو را به سجده درآیند یا خدایم را
من اختراع توام ثبت کن مرا که خدا
کنار رفت و پذیرفت ادعایم را
به اسم شهر تو تغییر می‌دهد یک روز
شناسنامه‌ى من اسم روستایم را
شغال‌های بیابان تمام شب تا صبح 
مدام زوزه کشیدند رد پایم را
برای آنکه بدانند من از آن توام
به بوسه مهر بزن بین شانه‌هایم را...


گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها) 


 منابع 
www.fallgoosh.blogfa.com
www.shahrestanadab.com
www.borujen.blogfa.com
www.nagahan.com

 

 

  • لیلا طیبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی