#هاشور ۵۰
برای رسیدن به تو،،،
راهِ میانبر را انتخاب کردم!
اما،،،
طولانیترین میانبر جهان بود!
#لیلا_طیبی (رها)
#هاشور ۵۰
برای رسیدن به تو،،،
راهِ میانبر را انتخاب کردم!
اما،،،
طولانیترین میانبر جهان بود!
#لیلا_طیبی (رها)
صفدر تقیزاده
صفدر تقیزاده نویسنده، مترجم و منتقد شناخته شده ایرانی، زادهی ۲۷ تیر ۱۳۱۱ خورشیدی در آبادان بود. او تحصیلات خود را تا سطح کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران ادامه داد و مدتی در دانشگاه صنعت نفت آبادان زیر نظر استادان انگلیسی به تحصیل پرداخت. تحصیل در دانشکده نفت موجب پیشرفت دانش زبان انگلیسی وی شد.
او عضو هیئت داوران جایزه ادبی مجله گردون، جایزه ادبی پکا، جایزه ادبی گلشیری، و جایزه ادبی یلدا بود ولی هرگز ترجمه را رها نکرد. اگر ادبیات وجود نداشت نوشته دوریس لسینگ و شعر جهان نوشته سی. کی. ویلیامز نمونهای از ترجمه انگلیسی به فارسی تقیزاده بودند. او داستانهای زیادی نوشته و کارشناس نقد داستان بود. وی نویسنده مقالههای زیادی در مجلههای آدینه و سفر بود.
سرانجام صفدر تقیزاده، در شنبه ۲۳ مرداد ماه ۱۴۰۰ خورشیدی، بعد از چند روز بستری در بیمارستان، در سن ۸۹ سالگی در آمریکا درگذشت.
▪︎کتابشناسی:
■ ترجمهها:
- آنا کریستی اثر یوجین اونیل (با همکاری محمدعلی صفریان)
- مرگ در جنگل اثر شروود اندرسن (با همکاری محمدعلی صفریان)
- اهریمن پیر اثر پرل باک (با همکاری محمدعلی صفریان)
- چرخفلک اثر آرتور شنیتسلر (با همکاری محمدعلی صفریان)
- سفر دور و دراز به وطن (مجموعه نمایشنامه کوتاه با همکاری محمدعلی صفریان)
- تورتیلا فلت اثر جان اشتاین بک (با همکاری محمد علی صفریان)
- بزرگترین شخصیتهای قرن بیستم: مهمترین شخصیتهای قرن و هزاره از دید منتقدان مجله تایم.
- داستانهای کوتاه از نویسندگان امروز ایران و جهان (با همکاری اصغر الهی)
- رمان برگزیده معاصر اثر آنتونی برجس.
- داستانهای کوتاه ایران و جهان.
- تاریخ تمدن: رنسانس اثر ویل دورانت (با همکاری ابوطالب صامری)
- زائران غریب (دوازده داستان) اثر گابریل گارسیا مارکز.
- یاد و نگاه: چهرههای هنر و فرهنگ معاصر ایران (ترجمه به انگلیسی)
- یوجین اونیل اثر جان گسنر.
- اگر ادبیات وجود نداشت اثر اثر دوریس لسینگ.
- شعر جهان اثر سی.کی. ویلیامز.
- غیب گویی: یودیت اثر پیتر هاندکه.
- سینما و موسیقی: فیلمنامهنویسی به سبک گودار اثر اومبرتو اکو.
- جهنم روی زمین اثر رابرت جیمز.
- اهانت به تماشاگر: سیل اثر پیتر هاندکه.
- کمال اثر ولادیمیر ناباکوف.
- بعضی چیزها پایدار میمانند - دستگرمی برای نوشتن یک داستان.
- روشنایی مثل آب است.
- سه شعر از گونتر گراس.
- سرودی برای بوی هیزم.
- واقعهای سر پیچ خیابان.
■ آثار فارسی:
- سهم من کو؟ مجموعه داستان از نویسندگان جدید ایران.
- کتاب سخن.
- بیست و دو شعر از رابیندرانات تاگور.
- شکوفایی داستان کوتاه در دهه نخستین انقلاب.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
منابع
- تقیزاده، صفدر (۱۳۸۱). «روششناسی نقد ادبیات داستانی». کتاب ماه ادبیات و فلسفه.
- ویکیپدیا فارسی.
@ibnaibna
@afarineshdastan
#هاشور ۴۹
دوستت دارم ،،،
(تمام قد)
♥
"عشق"
نیاز به اثبات ندارد؛
--باور کن!
#لیلا_طیبی (رها)
#هاشور ۴۸
این که با پاییز از راه میرسد،
باران نیست؛
--دلتنگیست!
#لیلا_طیبی (رها)
فاطمه ساکی
فاطمه ساکی شاعر لرستانی زادهی ۲۰ دی ماه ۱۳۶۲ در شهرستان دورود است. او مهندسی باغبانی خوانده و از حدود سال ۱۳۸۰ تاکنون به فعالیتهای ادبی مشغول است. این بانوی شاعر لرستانی، تخلص "رهای بارانی" را برای خود برگزیده است و تاکنون موفق به کسب افتخارات زیر شده است:
- برگزیده همایش شعر انتظار سال ۱۳۸۵ ازنا.
- برگزیده همایش شعر مادر سال ۱۳۸۷ کوهدشت.
- برگزیده همایشهای شعر دانشجویی سالهای ۸۲ و ۸۷ دانشگاهی شیراز و ایلام.
- برگزیدهی چندین همایش شعر دفاع مقدس در دورود و خرم آباد و...
او که عضو رسمی جمعیت شاعران آزاد ایران و انجمن ادبی حکیم فردوسی نیز هست تاکنون کتاب شعر مشترک "بانوی شعر" را به چاپ رسانده است.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
شاعر که شدی بغض دلت واشدنی نیست
انگار نه انگار که گویا شدنی نیست
تو رنگ همان مثنوی سبز بهاری
مفهوم غزلهای تو معنا شدنی نیست
آیینه در آیینه نگاهت شده گلگون
ای وای از این عشق که حاشا شدنی نیست
ای خوبتر از آینه یک لحظه توقف
زیباتر از این مرحله پیدا شدنی نیست
این برکهی خشکیدهی احساس من این بار
جز با نظر لطف تو دریا شدنی نیست
من سوختم و ساختم و عشق سرودم
این ظلمت اندوه که فردا شدنی نیست
وزن غزلم بد شده آهنگ نگاهم
انگار در اندیشهی تو جا شدنی نیست
ای وای "رها" باز دلش در نوسان است
این پنجره بیتو به خدا واشدنی نیست.
(۲)
سکوت چشمهای من طنین دلربای تو
چگونه مبتلا شدم به قصهی بلای تو
مرا به ناکجا ببر بدون تو جهنمم
قسم به واژه واژهی غزل ترانههای تو
تو از کدام قصهای که انتهای غصهای
پر از گل و شکفتنم نهایتا برای تو
خدا کند که بشنوی جهان من فقط تویی
برابری نمیکند به عالمی بهای تو
حرارت لب تو را نداشت هیچ آتشی
ببوسمت که من شوم دوباره هم دمای تو
بغل کن این تن لطیف بیشمارِ خسته را
که شاعر تو میشود و این منم رهای تو.
(۳)
دیوانهی دردانهی تبدار کجایی
بعد تو زدم تکیه به دیوار کجایی
من با تو پر از شور و شرم عشقترینم
ای طبع شکوفایی اشعار کجایی
از عشق برای لب تو شعر سرودم
هرم تن این شاعر بیمار کجایی
بعد از تو حرام است نفسهای رهایی
مسکوت شده نبض من انگار کجایی
در کوچهی عشق تو غریبانه نشستم
ای نابترین لحظهی دیدار کجایی
تو ماه تمام من و زیبای جهانی
صد بار دگر میکنم اقرار، کجایی
چشمان بلاخیر تو ایمان مرا برد
لبهای تو شیرینی افطار کجایی
موهای من آشفته بهدست غزل افتاد
ای وای از این عاقبت تار، کجایی.
(۴)
بیتو من در تب این قافیهها دربهدرم
با تو ای شعر دلانگیز خوشم، مفتخرم
میشود ساخت جهان را به شکوه نفست
که ز شادی و شعف باز به بالا بپرم
ای خدا شکر که من هم نفس بارانم
و رهایم، که از احساس جدایی بدرم
هرم آغوش تو ای معجزهی آبی عشق
آتش انداخته بر جان من و پر شررم
آی دیوانهترین شعر بلند پاییز!
من بیچاره ز دیوانگیات دربهدرم
بنشین در بغلم، ساز بزن، مستی کن
که من از ساز دلانگیز تو لذت ببرم
من در آمیختهام با نفحاتت، آنقدر
که تو باشی و نماند به کنارت اثرم.
(۵)
وقتی همهی جهان پر از غوغا بود
شب بود و سکوت و سوز یک سرما بود
رقصیدن ماه در دو چشم مستت
آن شب نگهت در آسمان پیدا بود
من بیتو به وسعت جهان خندیدم
دنیای من آن شانهی بیهمتا بود
در تاب و تب تمام احساساتت
بد جووور دلم وحشی و بیپروا بود
بیشائبه و رقص کنان میخندید
آن روز که در مسلخ این دنیا بود
لبخند ژکوند به تماشا آمد
وقتی شکرین خندهی او پیدا بود
تاراج دلم کار خودش بود، خدااااا
بر لوح دلش چه گلشنی بر پا بود
او رفت تمام غزلم سوخت ولی
این قافیه تا همیشه پابرجا بود.
گردآوری:
#لیلا_طیبی (رها)
#منتشر_شد
#مجموعه_شعر_لیلایی
کتاب #لیلایی مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) مهربانو #لیلا_طیبی (رها) چاپ و منتشر شد.
این کتاب شامل ۱۲۰ قطعه شعر کوتاه است و نخستین کتاب مستقل این بانوی شاعر به حساب میرود.
پیش از این پنج مجموعه شعر این شاعر جوان به صورت مشترک با همسرش #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) چاپ و منتشر شده بود.
کتابهای عشق پایکوبی میکند - گنجشکهای شهر عاشقانه نگاهت میکنند - عشق از چشمانم چکه چکه میریزد - اعجاز عشق - چشمهای تو، کتابهای مشترک این شاعر با همسرش است.
همچنین این شاعر بروجردی ویراستار دو کتاب شعر فریاد دل (پریسا کلوندی) و رویای زیبا (الهام سلیمیان) نیز بوده است.
این کتاب در هزار نسخه و ۸۵ صفحه و شماره شابک ۴-۹۵-۷۷۲۶-۶۲۲-۹۷۸ در شهریور ماه ۱۴۰۰ توسط انتشارات گنجور تهران چاپ و منتشر شد.
-نمونه شعر:
مردی عزیز از دست داده
میان بغض ایستاده
هر روز عصر
چایی و پایسیباش را
همراه جناب تنهایی
--سِرو میکرد!

فرخنده حاجیزاده
فرخنده حاجیزاده در بیستم تیرماه سال ۱۳۳۱ خورشیدی در بزنجان شهر بافت استان کرمان، زاده شد. او از کودکی با ادبیات و موسیقی آشنا شد. پس از پایان دوره ابتدایی خانوادهاش برای امکان ادامهی تحصیلش به شهرستان بافت مهاجرت کردند و پس از ازدواج، فرخنده به دلیل حرفهی نظامی همسرش، به آذربایجان شرقی رفت. در چهارده سالگی پسرش «پژمان» را به دنیا آورد که همواره همکار او در ادارهی انتشارات ویستار و مجله بایا بوده است. (بایا در سال ۱۳۸۷ لغو امتیاز شد). بعد از تولد دومین فرزندش «پیمان»، تحصیلی را که به دلیل ازدواج رها کرده بود از سر گرفت و تا پایان دورهی کارشناسی ادامه داد.
فعالیت ادبی حاجیزاده در سالهای ۱۳۵۳–۱۳۵۴ با سرودن غزل و با عضویت در انجمن ادبی خواجوی کرمان آغاز شد. هر چند حاجیزاده در سایت شخصیاش به تازگی نوشته که آن غزلها، که در تذکرههای مختلف هم آورده شده، آنقدر به وسیله برادرها به ویژه حمید تصحیح شده که او، آنها را از آنِ خود نمیداند و میگوید که در انجمن خواجو وقتی شعرهای آزادش را میخوانده، پیشکسوتان او را به نوشتن نثر تشویق میکردند و جوانترها در شعرهایش به دنبال رسالت میگشتند تا جایی که او آن شعرها را پارهکرد و تا سالها شعر نگفت و به خواندن پرداخت.
حاجی زاده اولین مطلب ادبی خودش را نقدی میداند که در اعتراض به یک مصاحبهٔ استخدامی نوشت و در روزنامهٔ آیندگان در سال ۱۳۵۴ به چاپ رسید. از سال ۱۳۵۷ به عنوان کتابدار به استخدام وزارت علوم و فناوری درآمد و در اول اسفندماه ۱۳۸۷ بازنشسته شد. در سال ۱۳۵۹، بنیانگذار و مسئول کتابخانهی دانشکده ادبیات دانشگاه کرمان شد. انگیزهی گردآوری کتاب شناسی اساطیر و ادیان این دوره در ذهنش شکل گرفت.
اولین قصهاش را به نام وهم سبز در سال ۱۳۶۷ نوشت. در سال ۱۳۶۸ به دانشگاه تهران منتقل شد. از ۱۳۶۹، در کارگاه شعر و قصهی رضا براهنی، ادبیات را به صورت جدیتری پیگیری کرد و همزمان از محضر استادان حسن انوری، سیروس شمیسا، هاشم توفیقسبحانی و اصغر دادبه بهره برد؛ و وزن شعر را از شاعر سرشناس هوشنگ ابتهاج آموخت.
از چهار برادر او، سه تن در شعر و موسیقی دستی دارند؛ که یکی حمید حاجیزاده از قربانیان قتلهای زنجیرهای بود.
فرخنده حاجیزاده علاوه بر مدیریت انتشارات ویستار، مدیر مسئول و سردبیر مجلهٔ ادبی- هنری بایا، از سال ۱۳۷۲ به مدت ده سال تا زمانِ لغو امتیاز بایا، گردآورنده جُنگ ادبی- هنری گفتمان و عضو هیئت مدیره جمع صنفی فرهنگی زنان ناشر بوده و از سال ۱۳۷۹ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمده و از انتخابات تیر ماه سال ۱۳۸۷ تا کنون، عضو هیئت دبیران آن میباشد. او نشریه ادبی، هنری، تحلیلی، آموزشی «قال و مقال» را نیز منتشر میکند.
انجمن قلم و اتحادیه ناشران آمریکا اولین جایزه جهانی آزادی انتشار خود را به خاطر «تلاش در زمینه چاپ کتابهای عالی، شجاعت و پشتکار» به فرخنده حاجیزاده اهدا کرد. در مراسم اهدای این جایزه، نویسنگان سرشناسی مانند آرتور میلر، راسل بنکس، ادوارد سعید، آرتور شلزینگر و توماس فریدمن حضور داشتند. وی همچنین در کنفرانسهای ادبی متعددی در خارج از ایران شرکت داشته که از آن جمله میتوان به شرکت در کنفرانس ادبیات معاصر، دانشگاه نیویورک، اردیبهشت ۱۳۷۹؛ دانشگاه کلمبیا؛ انجمن ادبی نیما در شیکاگو، ایلینوی؛ کنفرانس ادبیات و موسیقی، تأتر ادئون پاریس، آذر ۱۳۷۹؛ سمینار ادبیات معاصر ترکیه، «همسایه در را باز کن» در آنکارا و استانبول، ۱۳۸۳، اشاره کرد.
کتابفروشی انتشارات ویستار محل تجمع اهل قلم و علاقهمندان به کتاب نیز بود و جلسههای شعرخوانی، قصهخوانی و گفت و شنود با اهل قلم در محل کتاب فروشی ویستار برگزار میشد. اما این کتابفروشی در سال ۱۳۸۶ که به دستور اداره اماکن با کتابفروشیهایی که «کافه کتاب» داشتند برخورد شد، پلمپ گردید.
حاجیزاده همراه با فعالیتهای ادبی، فعالیتهای اجتماعی- فرهنگی خود را نیز گسترش داد. از آن جمله میتوان به راهاندازی کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه شهید باهنر کرمان، عضویت در اتحادیه ناشران، عضویت در تعاونی توزیعکنندگان کتاب تهران، عضویت در شورای کتاب کودک و همکاری با فرهنگنامه کودکان، عضویت و همکاری در پایهگذاری جمع صنفی فرهنگی زنان ناشر، همکاری با بنیاد فرهنگی زنان و راهاندازی کتابخانهٔ اتحادیهٔ ناشران را میتوان نام برد.
▪︎آثار:
¤ رمان:
- «خالهٔ سرگردان چشمها» (فارسی و ترکی استانبولی)- مترجم به ترکی استانبولی: هاشم خسروشاهی.
- «از چشمهای شما میترسم» (فارسی، ترکی استانبولی به ترجمهٔ هاشم خسروشاهی)- انتشارات «دنیا» در ترکیه.
- «من، منصور و آلبرایت «قصهای با مقدمه و مؤخره»» (رمان «من، منصور و آلبرایت» در ایران اجازه انتشار نگرفت و انتشارات خاوران در پاریس آن را منتشر کرد. این رمان روایت قتل حمید حاجیزاده و پسرش کارون در کرمان است و به قتلهای زنجیرهای و استخارهای اشاره دارد.)
¤ مجموعه داستان کوتاه:
- «خلاف دموکراسی» - از این مجموعه، داستان «خلاف دموکراسی» به زبانهای انگلیسی، چکی و ترکی استانبولی ترجمه شده است. مترجم انگلیسی محمدمهدی خرمی، مترجم ترکی استانبولی هاشم خسروشاهی و مترجم چکی خانم زوزانا است. داستان «وهم سبز» این مجموعه بوسیله مریوان حلبچهای به زبان کوردی ترجمه شده و داستان «ادامه» نیز بوسیلهٔ هاشم خسروشاهی به زبان ترکی استانبولی ترجمهشدهاست.
- «تقدیم به کسی که قاتلم نبود» - از این مجموعه داستان «PIR» به همت محمدمهدی خرمی و شعله وطن، داستان «مانع» بوسیلهی علی هداوند و داستان «دستهای تنهایی» بوسیلهی منصوره وحدتی به زبان انگلیسی ترجمه شدهاند و داستان «تقدیم به کسی که قاتلم نبود» بوسیلهی لیلا کرمی به زبان ایتالیایی در دست ترجمه است.
- «نامتعارفه آقای مترجم!» - (این کتاب دو زبانه و همراه با سیدی صوتی منتشر شده است) مترجم این مجموعه پریا لطیفیخواه است. ترجمهٔ این کتاب زیر نظر محمدمهدی خرمی انجام شدهاست.
همچنین از حاجیزاده داستانهای «تصمیم آنی» بوسیلهٔ پریا لطیفیخواه و «ژاندارم» زیر نظر محمدمهدی خرمی ترجمهشدهاست.
¤ گزارش قصه:
نامی است که فرخنده حاجی زاده به بعضی از نوشتههایش داده و در این رابطه میگوید:
- «وقت و بیوقت که قصه ببافی و توی بیخوابیهای شبانه سوار بر شاهپرکِ خیال تا تمام قلههای کشف ناشدنیِ واقعیت بپری و گاه با رقهٔ کوچکی از واقعیت یا آن چیزی را که میتوانست واقعیتِ تو باشد و نیست چنان بگسترانی که خودت هم ندانی مرز خیال کجاست و واقعیت کجا و مدام در واقعیت پرآشوب قصههای ذهنت (قصههایی که بخشی از آنها تنها در ذهنت نوشتهشده یا میشوند) غلت بزنی. اراده هم که کنی گزارشی از لحظهای، وضعیتی، زندگی کسی یا جریانی بنویسی به سمت روایت کشیده میشوی و به نوشتهات که برگردی میبینی نه قصه است به روال آنچه آموختهای و نه طبق تعریفهای قراردادی گزارش. پس ناچار برای هویت بخشیدنش نامی خود ساخته بر آن میگذاری. نامی که تلفیقی از گزارش و قصه است.» «گزارش قصه»
از فرخنده حاجیزاده تاکنون ۲ مجموعه گزارش قصه منتشر شدهاست:
- «گزارش قصه ۱- سینهٔ سهراب» - از این مجموعه گزارش قصهٔ «نکند پاره کنم سینهٔ سهرابم را» بوسیلهٔ محمدمهدی خرمی ترجمهشدهاست.
- «زن عجم خوبه یا تیاننی؟»
¤ شعر:
- طلعت منم! (مجموعه شعر)
¤ سایر آثار:
- گفتمان ادبی، هنری صِفر (جُنگ ادبی با همکاری نویسندگان دیگر)
- کتابشناسی اساطیر و ادیان (کتابشناسی تحقیقی)
- باز اندیشی ۱ (مجموعهٔ نقد ادبی)
▪︎نمونه شعر:
(۱)
آخر خط
اینجا
آخر خط است
و زمین
با شیههی کشدار یک اسب بیرمق از
حرکت باز میماند
تابوتها
به چشم انتظاری باران
دهان میگشایند
و مردی که با شولای ابر
بر تمامی کشتزارها گریسته بود
به تلنگر خونین عزراییل از پای مینشیند
**
خدایا
اینجا آخر خط است، قبول
اینجا آخر خط است
اما
سهم من این نیست
ببین/ من روح گردبادم
افسار گسیخته به شکل جنون
به شکل هر آنچه تو میخواهی
چهار فصل دوزخ از سرمای تنم گذشتهاند
و حالا من
این قلندر پاپتی
در خون نشستهام
و جار میزنم
آی...
شعر میفروشم آقا!
جنون میفروشم
خون میفروشم.
(۲)
سر نترسی داشت
جدا شد
بیهیچ خصومتی
عبرت شیوع پیدا کرد.
(۳)
همهی اتاقها را به ویرجینیا ببرید
خودِ خودم را
به خودم برگردانید.
(۴)
زنی حنجرهاش را به باد فروخته
آن وقت من
نشانی پستی خودم را گم کردم.
(۵)
جهت یادآوری
به طور کلی چشمهایت را دوست دارم
جزئیاتم کنار تو بیربط
تفاوت میپسندی
با طای دستهدار
با تای بیدسته؟
کور شود «دریدا» که تفاوت را نمیبیند
وقتی میان پرانتزها کشیده میشوم
و میشوند کشیدهتر فاصلهها
جهت یادآوری
«رای» کنار تفاوت را هم که بر دارم
واو عطفت نمیچسبد به کلیتم اما
به طور کلی بعضی چیزها جزئیاتش قشنگ
و چشم هایت که دو دو میزنند.
(۶)
عمو “باخ”
مُردم
بیتو
به طور اولیه
با تو
به طور ثانویه
با اویِ دیگر
سلسه به سلسه مرده شدم
من که بهطور اولیه
ثانویه
سلسلهوار مُرده شدم
فرقی نمیکند که باشد
معشوقِ مادرم
عمو «باخ»
یا
قلی بیگ.
(۷)
ژست
برف موها تکان نمیخورد
نه این که نباشد باد
یا تکمیل کرده است ژستم را کلاه
غمگین که نیستم!
ریشهها جذب چرکها
عشق را زیر پوست دفنش کردهاند
دیر نرسیدم
مطلقاً ممنوع است!
تاریخ…..انقضای من.
(۸)
حس ششم
دخترِ پس از من رفت و به دنیا نیامد
خواهرکم فریبا یا مثلاّ فتانه
سرشارِ حس ششم
جای نیامدنش چه جیغی کشیدند
اگر میدانستم
اگر میدانستم
من هم خودم را به موش مردگی میزدم
تا چالم کنند کُنجِ کَرتِ مرزنجوش
زیرِ درختِ بنه
کنارِ بازهی باغچه.
(۹)
؟
خلاصه شدهام
……………….خیلی
پهلو به پهلوی ایجاز نه
……….ر
……………ی
……….ز
……………ش
……….کردهاند
علائم «سجاوندی»م
شدهام شکل این؟
از پهلو
و پرانتزی که یعنی چه؟
(۱۰)
جا ماندهای
از نیمکرهی چپم میریزی
بطن من از تو فرمان
……………………. شرطی
…………………………….. منم!
کثرت نمیشناسم
شاعرترم از تو
که عاشقترم به تو از تو
مغز باستانی به کنار جا ماندهای
از کلیشه که حرف نزنیم
نحو و کلام و زبان را که بگذریم
شاعرترم که عاشقترم به تو از ت.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
منابع
- ویکی پدیا فارسی
- اندیشهی آزاد، فصلنامهٔ کانون نویسندگان ایران (داخلی)، دورهٔ سوم، شمارهی ۱، بهار ۱۳۹۰.
https://farkhondeh-hajizadeh.com/?p=592
http://ovays.blogfa.com/post/7
@StarbaadMagazine
https://t.me/farkhondehhajizadeh