لیلایی

شعر و ادب و هنر و...

لیلایی

شعر و ادب و هنر و...

لیلایی

وبلاگ خصوصی انتشار نوشته ها و اشعار بانو
#لیلا_طیبی (رها)

بایگانی
آخرین مطالب
۱۶
ارديبهشت

سعید سلماسی

سعید سلماسی (او که «آقا بالا» نام گذاری شده بود؛ بعدها خود را سعید نامید) یکی از رجال دوران مشروطیت و همچنین شاعر و نویسنده‌ی دوران قاجار بود. 
سعید سلماسی در سال ۱۳۰۶ قمری برابر با ۱۲۶۷ خورشیدی در شهر دیلمقان مرکز ولایت سلماس متولد شد. وی در دوران مشروطیت سلماس جوانی آزادیخواه و آزادی دوست بود؛ و در راه بنیاد فرهنگ نوین در سلماس از هیچ کوشش و مجاهدت دست نکشید؛ تا جایی که توانست نخستین مدرسه را به به سبک نو در سلماس با نام دبستان سعیدیه تأسیس کند. او بعد از مدتی برای دیدار با پدر و مادر خود که در روسیه به تجارت مشغول بودند به شهر بادکوبه رفت. پدر و پدربزرگ سعید در روسیه به امور ملک داری و تجارت مشغول بودند و در معادن نفت باکو صاحب املاک بودند. در مدت اقامت در آنجا با برادران "اروج‌اوف" که در آن شهر مطبعه مهمی دایر کرد و کتب ادبی، تاریخی اوف و سایر علوم را چاپ و نشر می‌کردند آشنایی پیدا کرد و چیزهایی را که نمی‌دانست آموخت و در بازگشت به ایران و خارج از کشور چاپخانه سربی را با خود به تبریز آورد و با دستیاری مشهدی محمدعلی مطبعه‌چی، چاپخانه‌ای در مغازه‌های مجیدالملک دایر کرد و پس از به توپ بسته شدن مجلس به استانبول رفت. 
او با همت سیدحسن شریف‌زاده و حاج علی دواچی(دوا فروش) مدتی نیز روزنامه شورای ایران را که در زمینه سیاسی – خبری بود در سال ۱۳۲۶ در تبریز منتشر کردند. این روزنامه وابسته به انجمن مشورت بود.
سرانجام او در سال ۱۲۸۷ خورشیدی در سن ۲۰ سالگی در حوالی خوی و در محلی به نام حاشیه رود در درگیری میان مستبدان و مشروطه خواهان درگذشت.
دکتر سلام‌الله جاوید در مورد او می‌نویسد: مرحوم سعید وقتی که به جنگ می‌رفت لباس فاخر می‌پوشید و انگشتر پُر قیمتی به انگشت می‌کرد و می‌گفت: «‌اگر ما کشته شویم بگذار دشمنان بدانند که تمام طبقات برای گرفتن آزادی مبارزه می‌کنند.» 
از آثار وی می‌توان به دیوان سعید سلماسی اشاره کرد که در ۷۵ صفحه برای اولین بار توسط رضا همراز در سال ۱۳۹۸ گردآوری شده است.

- نمونه شعر:
(۱) 
مترس‌ از چه‌ هراسانی‌؟ اضطراب‌ ز چیست‌؟
منال‌ آتش‌ آهت‌ بسوخت‌ قلب‌ مرا
فغان‌ و آه‌ کشیدن‌... برای‌ خاطر کیست‌؟
ز تار و ماری‌ گیسویت‌ ای‌ جهان‌ پیرا
                                                ***
نماند صبر و قرارم‌، دمی‌ بگیر آرام‌
نظر بطرف‌ چمن‌ کن‌ ببین‌ چه‌ سان‌ مخمور
بنفشه‌های‌، ریاحین‌ غریق‌ وجد و غرام‌
درین‌ بهار جوانی‌ سزای‌ تست‌ سرور
نه‌ گریه‌ کردن‌ و فریاد جان‌ خراش‌ زدن‌
"مگر تو نیستی‌ واقف‌ بجد امجد من‌"
و یا که‌ بی‌خبری‌ از مال‌ حب‌ وطن‌؟
                                                ***
من‌ از نژاد نجیب‌ اصیل‌ اسلامم‌
من‌ از‌ زمین‌ گهر بار پاک‌ ایرانم‌
به‌ هر بلای‌ جهالت‌ نشان‌ گهست‌ تن‌ من‌.
 

(۲) 
امتحان‌ ادبی‌ (ائتمه اصرار)
 
خاطرات‌ شبابی‌ سویله‌ یه مم‌
دلشکسته‌ باهار عمرمی‌ سن‌
گورمه‌! زیرا او عمر محنتدن‌
دوکولور قلبنه‌ سموم‌ الم‌
ایسته‌مم‌ من‌ آچیلماسین‌ قالسین‌
او سیاه‌ پرده‌ تا ابد مستور
تند باد قضایه‌ او غرادی‌ هپ‌
نو گشاده‌ شکوفه‌ راز حیات‌...
اوووف‌! بین‌ صدمه‌ ستم‌ هیهات‌
بو خرابی‌ء عمره‌ اولدو سبب‌!
آه‌ ماضی‌!... او صحنة‌ مولم‌
سنه‌ مجهول‌ قالسین‌ ای‌ گوزه‌لیم‌
                                                ***
ائتمه‌ اصرار ای‌ ملک‌ سیما
شیمدی‌ یوخدور دلینده‌ حزن‌ والم‌؟
دئییلم‌ حقلی‌ اعتراض‌ ائتسه‌م‌
چونکه‌ مجهول‌ دور حیات‌ سنه‌
یاس‌... امید... نالة‌ قاهر
بر جدال‌ تهی‌... حیات‌ دییر.

(۳) 
تحسر

گلیور گوشه‌ داد استمداد
هر طرفده‌ن‌ هوای‌ استبداد
ایدییور جسم‌ ملتی‌ مسموم‌
حکمفرما نفاق‌: و محو و داد
شاد اولور دل‌ گورونجه‌ ملتمین‌
بیر بلوک‌ معرفتلی‌ احرارین‌
قطع‌ ائدرلر قلمله‌ ریشه‌ سینی‌
شجر ظلم‌ اولان‌ ملاعینین‌.

چنانکه‌ مشاهده‌ می‌گردد تنوع‌ قوافی‌،  ترتیب مصراع ها‌ و زبان‌ شعر، اشعار فوق‌ را از دیگر اشعار آن‌ دوره‌ متمایز می‌کند و بدیع‌ بودن‌ آن‌ را به‌ کرسی‌ می‌نشاند. جالب‌است‌ که‌ این‌ اشعار در سال‌ ۱۳۲۵ هجری‌ چاپ‌ شده‌ و چه‌ بسا قبل‌ از آن‌ سروده‌ شده‌اند. در بعضی از این قطعات نمونه‌های لهجه استانبولی به چشم می‌خورد که آن نشانگر این می‌تواند باشد که زمانی که سعید در استانبول به سر می‌برد با لهجه آن ولایت مانوس و به ادبیات استانبولی نیز اشرافیت داشته است؛ گشته که ظرافت‌های آن در اشعارش مشهود است.
 

جمع‌آوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)


•••••••••••••
منابع
- مشاهیر علمی و فرهنگی آذربایجان غربی - پرویز عقلمند - انتشارات قصیده سرا - ۱۳۸۵.
- بزرگان و سخن سرایان آذربایجان غربی - هئیات مولفان:محمود رامیان - علاالدین تکش - محمد تمدن - ۱۳۴۶.
- روزنامه فریاد ارومیه، ۱۳۲۵، شماره۲۱، دوشنبه ۷ شعبان، قیام آذربایجان و ستارخان صفحه ۳۰۸.
- درگاه ادبیات آذربایجانی.
- ویکی‌پدیا فارسی.

  • لیلا طیبی
۱۴
ارديبهشت

فریب دنیای مجازی را نخوریم


 


عنوان مجموعه اشعار : مجموعه هاشور در هاشور ۰۶
شاعر : لیلا طیبی


عنوان شعر اول : ۱
پنجره‌ها را گشودم وُ،
طرحِ دیواری بهاره ریختم تا؛
یاس‌های پرچینِ خانه
از هجوم پاییز در امان باشند...
...
باور کن،
فردا، زمهریرِ 'زمستان'
راهی به فصل ندارد،
طلوع خورشیدِ چشم‌هایت
--نزدیک است!



عنوان شعر دوم : ۲
کاش،،،
انعکاسِ زمزمه های (تو و من)
به گوشِ جهان برسد...
اگرچه می‌دانم'
قاصدکِ ماه؛
سفرِ روزانه ندارد!



عنوان شعر سوم : ۳
سرگیجه ای بُهت برانگیزست' 
-روایتِ تو..
یعنی:
چه ربطی دارد؛
خشکسالی‌های جهان وُ،
سردرگمی‌های چارفصل؟!
وقتی،،،
نباشی!


#لیلا_طیبی (رها)

نقد این شعر از : لیلا کردبچه

تأثیر انتشار دلنوشته‌های اینستاگرامی و تلگرامی و... و متأسفانه توفیقی که در جذب مخاطبان عام دارند را نباید بر ادبیات جدی این سرزمین دست‌کم بگیریم؛ اینکه می‌بینیم مخاطبان زیادی، به‌خاطر کم سن و سال بودن، کم‌سواد بودن، یا بی‌بهرگی از ذائقۀ ادبی و هنریِ شکل‌یافته، هر دلنوشته‌ای را که کمی چاشنی احساس داشته باشد می‌پذیرند و مبلّغ آن نوع نوشتار و آن نوع اندیشه می‌شوند، و از سویی هم می‌بینیم که طیف وسیعی از شاعران، به‌جای آنکه در پی خلق اثر هنری اصیل باشند، به تبعیّت از ذوق و پسند چنین مخاطبانی بسنده می‌کنند و اینکه چیزی بنویسند که مورد توجه قرار بگیرد را بر اینکه چیزی بنویسند که به‌لحاظ حیثیت ادبی قابل دفاع باشد، ترجیح می‌دهند، معضل ادبیات در سال‌های اخیر است، و ادامۀ همین ماجراست که درنهایت، مخاطب جدی را به ادبیات بیمار این سال‌ها بی‌اعتماد می‌کند و صنعت نشر را نیز نسبت به انتشار مجموعه‌های شعر، بی‌میل و بی‌رغبت می‌کند.
سه اثری که از شاعر خواندم، اگرچه در زمرۀ آثاری که دربارۀ آن‌ها بحث شد نمی‌گنجند و چند سر و گردن بالاتر آثار مخاطب مجازی‌ پسند سال‌های اخیرند، امّا متأسفانه از جهاتی، شباهت به آن آثار دارند و وجوه اشتراک میان آن‌ها را نمی‌توان نادیده گرفت.
اگرچه نمی‌توان به‌طور دقیق، تمامیِ ویژگی‌های دلنوشته‌های فضای مجازی را برشمرد، امّا به‌راحتی می‌توان جای خالیِ ویژگی‌های آثار ادبیِ ممتاز را در دلنوشته‌های فضای مجازی، ویژگی بارز و مشترک چنین آثاری دانست. به‌عنوان مثال در سه اثر مورد بحث، توصیف و تشریح سادۀ یک موقعیت معمولی و ساده، بدون کاربرد فراروی‌های زبانی و برجسته‌سازی‌ها و زیبایی‌آفرینی‌های کلامی، و اصرار بر عاطفی کردنِ آن، تنها با کاربرد یک فعل امر، به چشم می‌خورد؛ چنان‌که شاعر با یک نثر بسیار ساده و بی فراز و فرود می‌گوید: «پنجره‌ها را گشودم»، «طرحِ دیواری بهاره ریختم تا یاس‌های پرچینِ خانه از هجوم پاییز در امان باشند» و در همین هنگام، با کاربرد فعل امر «باور کن»، سعی می‌کند «تو» را وارد شعر، و عاطفۀ شعر را تقویت کند.
یا اینکه سعی می‌کند با کاربرد اداتی چون «کاش»، عاطفۀ متن را تقویت کند و می‌گوید: «کاش انعکاسِ زمزمه‎های تو و من به گوشِ جهان برسد» و حال آنکه همچنان با منطق یک نثر بی‌عاطفه مواجهیم.
یا اینکه سعی می‌کند واژه‌هایی را در کنار هم بنشاند که در ابتدای خوانش، به‌نظر می‌رسد از بار ادبی و وجهۀ شاعرانه برخوردارند، مثل «سرگیجۀ بهت‌برانگیز» و «خشکسالی‌های جهان» و «سردرگمی‌های چهارفصل»، امّا خوانش دوباره و دقیق‌تر متن، این حقیقت را فاش می‌کند که این عناصر کلامی، در متن شعر، هیچ ربطی به هم ندارند و شاعر تنها فریبِ کم‌استعمال‌تر بودنِ آن‌ها در دنیای زبان محاوره را خورده است.
یقیناً آنچه در این مرحله، و برای فاصله‌گیریِ بیشتر شاعر از نوشتن شبیه دلنوشته‌نویس‌های مجازی لازم است، فاصله‌گیری از فضای مجازی، یا دست‌کم فاصله‌گیری از مطالعۀ دلنوشته‌های مجازی و شیفتۀ آن‌ها شدن است، و پس از آن، مطالعۀ جدی و پیگیر و دقیق متون ادبیِ شایسته و درخور.
متأسفانه معضل دیگری که فضای مجازی برای ادبیات جدی ما ایجاد کرده، راضی و دلخوش کردن مخاطبان به خواندنِ بخشی کوتاه از یک کتاب در گوشی همراه، و ایجاد احساس بی‌نیازی از خواندنِ متن کامل و مراجعه به اصل اثر است، و چه‌بسا که همان بریدۀ متن نیز، اصالت نداشته، و مجعول و ساختگی باشد، نظیر متن‌های بی‌سروته و بی‌مایه‌ای که به احمد شاملو و نیما یوشیج و... نسبت می‌دهند و با این فروکاستنِ قدرِ مؤلف، سلیقۀ مخاطبان را نیز تنزّل می‌دهند.

 

منتقد : لیلا کردبچه

 

شاعر، پژوهشگر، ویراستار. فعّال در حوزۀ شعر. دکترای ادبیات معاصر.

  • لیلا طیبی
۱۲
ارديبهشت

  • لیلا طیبی
۱۰
ارديبهشت

 


کافر تر از آنم که،،،
"انسان"ت بدانم...
تو خدایگانِ منی
آی ی ی ی
--تندیسِ جاندار!
...
به اعجازِ
دست‌های معجزه‌گرت
                 --مومنم!

 

#لیلا_طیبی (رها)

  • لیلا طیبی
۰۷
ارديبهشت

انجمن شعر و ادب میخانه

 

 

۷۰

پنجره‌ها را گشودم وُ،

طرحِ دیواری بهاره ریختم تا؛

یاس‌های پرچینِ خانه

از هجوم پاییز در امان باشند...

...

باور کن،

فردا، زمهریرِ 'زمستان'

راهی به فصل ندارد،

طلوع خورشیدِ چشم‌هایت

 --نزدیک است!

 

 

 

______________________

 

 

۷۱

کاش،،،

انعکاسِ زمزمه های (تو و من)

به گوشِ جهان برسد...

اگرچه می‌دانم'

 قاصدکِ ماه؛

سفرِ روزانه ندارد!

 

 

 

______________________

 

 

۷۲

سرگیجه ای بُهت برانگیزست' 

-روایتِ تو..

یعنی:

چه ربطی دارد؛

خشکسالی‌های جهان وُ،

سردرگمی‌های چارفصل؟!

وقتی،،،

   نباشی!

 

 

#لیلا_طیبی (رها)

#هاشور_در_هاشور 

#کتاب_اعجاز_عشق

  • لیلا طیبی
۰۲
ارديبهشت

 


بادبان‌ها را ،،،
عَلم کرده‌ام، امّا
توفان "عشق"
همچنان کشتی‌ام را
به بندرگاه آغوش تو،
هدایت می‌کند!
...
چاره ای؛
     مگر جز تسلیم'
                دارم!؟

 

 

#لیلا_طیبی (رها)

  • لیلا طیبی
۲۷
فروردين

نوال سعداوی

نوال سعداوی، مبارز بزرگ حقوق زنان، نویسنده و پزشک مصری و یکی از منتقدان سرسخت محدودیت‌های زنان در ادیان توحیدی بود که بارها به مرگ تهدید شد. نوال سعداوی به “مادر بزرگ” جنبش زنان در مصر مشهور بود. همچنین او یکی از منتقدان سرسخت ختنه دختران و محدودیت‌های حقوقی و اجتماعی زنان، به‌ویژه در جوامع اسلامی، به‌شمار می‌رفت. او که خود قربانی ختنه دختران بود، در نوشته‌هایش و مناسبت‌های گوناگون تاکید می‌کرد که ادیان توحیدی با ساختارهای مردسالارانه خود صرفاً در جهت کنترل زنان و بهره‌برداری از آنها برای منافع مردان ایجاد شده‌اند.

این زن مبارز در روستای کوچکی در دلتای نیل چشم به جهان گشود، در مصر و ایالات متحده به تحصیل علوم پزشکی پرداخت، جایزه‌های گوناگونی را ربود، از دانشگاه‌های کشورهای زیاد دکترای افتخاری دریافت کرد و در مارس ۲۰۲۰ در مجله تایم به عنوان یکی از ۱۰۰ زن سال معرفی شد.

سعداوی در سپتامبر ۱۹۸۱ و دوران ریاست جمهوری انور سادات به دلیل نظرات انتقادی‌اش دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد. از تجربیات جالب او در زندان، نوشتن خاطراتش روی کاغذ توالت با مداد ابرویی است که یک زندانی عادی به او داده بود.

از نوال سعداوی آثار زیادی، از جمله “زن و جنسیت”، “چهره عریان زن عرب”،”زن، دین و اخلاق”، “زن جایی در بهشت ندارد”، “من به شما تف می‌کنم – گزارش زنی در نقطه صفر”، “خاطرات یک زن پزشک”، “دو زن در یک زن”، “عشق در زمان نفت” ، “بنیادگرایی علیه زنان” و “سقوط امام” به جا مانده است. آثار او به دست‌کم ۴۰ زبان جهان، از جمله به فارسی و آلمانی برگردانده شده‌اند.

از میان آثار السعداوی «چهره عریان زن عرب» با ترجمه مجید فروتن و رحیم مرادی و «زن، دین، اخلاق از دو نظرگاه مختلف» (دکتر نوال السعداوی و دکتر هبه رئوف عزت) با ترجمه زاهد ویسی در ایران منتشر شده است. همچنین «نیمه دیگر؛ نابرابری حقوقی زن در بوته نقد» نوشته مهدی سرحدی (نقدی بر هر دو دیدگاه فمینیستی و اسلام‌گرای نوین نوال سعداوی و هبه رئوف عزت) و «تحلیل داستان‌های کوتاه نوال سعداوی همراه با ترجمه داستان‌ها» توسط عایشه زارعی از دیگر کتاب‌های منتشرشده مربوط به او در ایران است.
روز یکشنبه یکم فروردین ۱۴۰۰ خورشیدی برابر با ۲۱ مارس ۲۰۲۱ میلادی، نوال سعداوی بر اثر بیماری در بیمارستانی در قاهره درگذشت. او هنگام مرگ ۸۹ سال داشت.
ایناس عبدالدیم، وزیر فرهنگ مصر درگذشت نوال السعداوی را تسلیت گفته و اظهار کرده است که «نوشته‌های او باعث ایجاد یک جنبش فکری بزرگ شده است».

- نمونه‌هایی از نقل‌قول‌های او:
(۱)
▪︎زنان فمینیست می‌شوند، بدون آن که بدانند فمینیسم چیست.
(۲)
▪︎من همه زندگی خود را وقف نوشتن کرده‌ام. با وجود همه موانع، به نوشتن ادامه داده‌ام.
(۳)
▪︎من با صدای بلند حرف می‌زنم، چون عصبانی هستم.


جمع‌آوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)


____________________
منابع
-ویکی‌پدیا فارسی.
- دویچه وله.
- بی‌بی‌سی فارسی.
- https://www.radiofarda.com
- https://www.khabaronline.ir

  • لیلا طیبی
۲۳
فروردين

  • لیلا طیبی
۲۱
فروردين

  • لیلا طیبی
۲۰
فروردين

✓ مجموعه هاشور ۱۳ #لــیــلــا_طــیــبــے 

 

- رفیق:

 

بی تو،،،

همیشه سراغم را می‌گیرند

رفقای بی‌ریایم،

[ --غم و،

          تنهایی!]

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

- فقر:

 

آن چه پا می گیرد،

  [زیر خروارها زباله]؛

کودکِ زباله‌گرد نیست!

                        ¤¤¤

لعنت به فقر!

 

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

- مرگ پروانه:

 

به دل شمع زد،

         --پروانه!

آن هنگام که دید،

گل را 

     از شاخه چیدند...

 

 

#لیلا_طیبی (رها)

#هاشور

  • لیلا طیبی