رویا انصاری شاعر لارستانی
بانو "رویا انصاری" شاعر ایرانی، زادهی زادهی ۱۳ اسفند ماه ۱۳۸۳ خورشیدی در روستای گلار شهرستان اوز و اکنون ساکن لارستان است.
بانو "رویا انصاری" شاعر ایرانی، زادهی زادهی ۱۳ اسفند ماه ۱۳۸۳ خورشیدی در روستای گلار شهرستان اوز و اکنون ساکن لارستان است.
وی که شایستهی تقدیر در جایزه ادبی مسیحا شده است، تاکنون یک کتاب به نام "نوای دل" چاپ و منتشر کرده است.
وی عضو انجمن کانون فکری کودکان و نوجوانان است.
▪نمونهی شعر:
(۱)
عجب عشقی که پیروزی محال است
نگاه تو فقط خواب و خیال است
خداوندا عجب عشقی تو دادی
که در ذهنم از آن، دشتی سوال است
از آن کوچه گذشتم خاطراتم
دل تو با دل من در جدال است
چه کردی با من ای صیاد ماهر
که قلبم را شکستی، گریه حال است
نمیدانم چه کردی با من ای عشق
درون سینهام بد قیل و قال است.
(۲)
آن شب بخواب دیدم من چهرهی جوانی
صورت شبیه ماه و ابرو چو کهکشانی
چشم جوان چه زیبا، انگار یک چراغ است
چشمان مشکی او انگار یک جهانی
من مانده بودم آنجا محو نگاه مستش
زیبایی لبش بود چون جام ارغوانی
برخاستم من از خواب دیگر نبود رویش
دردی به جانم افتاد از خواب عاشقانی
دیوانه شعر گفتم از این همه شکایت
نامآور جهان تو، حالا چه بینشانی.
(۳)
ناز چشمانت مرا حالی به حالی میکند
عاشقی دل، خسته را در این حوالی میکند
عطر گیسویت گلم خیلی شبیه عطرهاست
عطر گیسویت گلم حال دل عالی میکند
نازنینا تو چه کردی با من عاشقترین؟
که لبم راهی به تو شکل سوالی میکند
عطر تو پیچیده در جان و تن و دنیای من
هی مرا دیوانهتر عشق خیالی میکند
هان چه باید کرد با تو و همه زیباییت
دیده از خوشحالیش، دریاچه خالی میکند.
(۴)
با حرف بد این و بد آن چه بگویم
با این دل غربت زده گریان چه بگویم
حرف دل من غیر خدا هیچ نفهمید
با این سخن مردم عریان چه بگویم
من شاعر دیوانه رها کرده خودم را
با این غم و با این نم باران چه بگویم
ای بغض فریبنده برو جای دگر باش
من مانده جواب شه ایمان چه بگویم
این شهر دگر مثل قدیمش ندرخشد
از دست تو این سر به گریبان چه بگویم.
(۵)
معشوق منی، یک سره بد تا کردی
این عاشق بیصبر، تو رسوا کردی
در خلوت خود هزار حرفت زدهام
تو قلب مرا راهی غمها کردی.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (صحرا)
- ۰۲/۱۲/۲۲