شاعرانهنویس یا شاعر؟
شاعرنهنویس یا شاعر؟
عنوان مجموعه اشعار : هاشور ۴
شاعر : لیلا طیبی
عنوان شعر اول : قلبت
قلبت پُر است
از ضَرَبانِ دوستتدارمهای مکرر،
-- برای من؛
که هرگز به زبان نیاوردهای!
عنوان شعر دوم : نوازشهایت...
بارانِ،
نوازش دستهایت را
بر گیسوانم ببار - تا،،،
بهار بیایدوُ،
موهایم بویِ بابونه بگیرد!
عنوان شعر سوم : دلتنگی
این روزها که دلتنگِ توام،
حرفهایم؛
آبشارِ شعرند!
#لیلا_طیبی (رهـا)
نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)
عنوان مجموعه اشعار : هاشور ۴
عنوان شعر اول : قلبت
قلبت پُر است
از ضَرَبانِ دوستتدارمهای مکرر،
-- برای من؛
که هرگز به زبان نیاوردهای!
عنوان شعر دوم : نوازشهایت...
بارانِ نوازش دستهایت را
بر گیسوانم ببار - تا،،،
بهار بیاید وُ،
موهایم بویِ بابونه بگیرد!
عنوان شعر سوم : دلتنگی
این روزها که دلتنگِ توام،
حرفهایم؛
آبشارِ شعرند!
نقد:
باید ماهیت شعر را برای شما بخوبی روشن کنم خوب دقت کنید شما در متن اول پیام میدهید که:
هرگز به من نگفتی دوستت دارم
اما این پیام آشکار را که هر خوانندهای به آن میرسد به شکلی زیبا و شاعرانه بیان کردهای که قلب تو سرشار است از دوستت دامهایی که به من نگفتی! درست است تمام خوانندگان این متن به همین دریافت میرسند.
و در متن دوم فریاد کردهای که:
موهایم را نوازش کن تا آرام بگیرم
اما باز هم این پیام آشکار را با تشبیهات و استعارات باران نوازش و رویش بابونه بیان کردهای و باز هم روایتی بسیار زیبا و بسیار شاعرانه اما باز هم تمام خوانندگانت به همین پیام میرسند که نوازشم کن تا آرام بگیرم.
و در متن سوم هم پیام شسته رفتهات این است:
دلتنگ که میشوم شعر میگویم
و باز هم شاعرانه با تشبیه حرف به آبشار شعر و باز هم روایت شاعرانه.
روایت شاعرانه با تمام احساسی که در هر سه متن موج میزند شعر نیافریده است و چون تمام خوانندگانت به پیامی همسان و مشترک میرسند به جای شعر شعار نوشتهای البته نه شعار سیاسی که شعار احساسی و باید بدانی که بیان احساس در روایتی شاعرانه شعر نیست. حال ببینیم باید چه میکردی تا روایتت شعر شود:
باید برای فضای احساست که در هر کدام مشخص است فضایی مشابه نه عین آن شبیه فضای احساست در فضای خیال خلق میکردی دقت کن فضایی خیالی مشابه فضای احساس و آن را روایت میکردی بدون هیچ اشارهای به فضای احساس، آن وقت روایتت حتی اگر شاعرانه هم نمیبود شعر بود و خوانندهات با دریافت فضای خیالی تو به احساسی که دوست داشت میرسید نه به احساس تو! در حقیقت تو آیینهای صیقل داده بودی که خواننده خود را در آن مشاهده میکرد و لی حالا به جای خلق آیینه قاب عکسی از خودت را ارائه کردهای قاب عکس منِ شاعر برای کسی تماشایی نیست چون هر کسی دوست دارد خود را در آثار هنری ببیند نه هنرمند را!
بیان و روایت شاعرانه نیمی از راه است که بخوبی پیمودهای ولی تا ماهیت هنری و شعریِ روایتت را درست نکنی شاعرانه نویس هستی اما شاعر نیستی.
منتقد : محمد مستقیمی (راهی)
محمد مستقیمی با نام هنری (راهی), شاعر , نویسنده, پژوهشگر, مترجم, منتقد در یلدای سال 1330 در روستای چوپانان بخش انارک شهرستان نایین در خانوادهای که از پدر انارکی و از مادر بیابانکی بود متولد شد، نسب او از طرف مادر با فاصلهی چهار نسل به هنر جندقی و با ...
- ۰۰/۰۲/۲۷