لیلایی

شعر و ادب و هنر و...

لیلایی

شعر و ادب و هنر و...

لیلایی

وبلاگ خصوصی انتشار نوشته ها و اشعار بانو
#لیلا_طیبی (رها)

بایگانی
آخرین مطالب

سیامک بهرام پرور

سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۲۶ ق.ظ

دکتر "سیامک بهرام‌پرور"، شاعر خراسانی، زاده‌ی سال ۱۳۵۵ خورشیدی، در مشهد و اکنون ساکن آمل است.

 

سیامک بهرام‌پرور


دکتر "سیامک بهرام‌پرور"، شاعر خراسانی، زاده‌ی سال ۱۳۵۵ خورشیدی، در مشهد و اکنون ساکن آمل است.
وی پزشک عمومی است و به طبابت مشغول است.
دکتر بهرام پرور فعالیت ادبی خود را از ۱۷ سالگی شروع کرده و به سرایش شعر روی آورد. 
انتشار مقالاتی در زمینه‌ی نقد ادبی در نشریات فصلنامه شعر، روزنامه جام جم، فرهیختگان و همشهری بخشی از فعالیت‌های ادبی ایشان است. همچنین مجموعه‌های نقد ادبی که به همراه آثار منتقدین دیگر به صورت کتاب منتشر شده‌اند مانند: از انقلاب تا جمهوری (مجموعه ترانه و نقد ترانه جوان)، از ترانه و تندر (بررسی و تحلیل آثار حسین منزوی) و...

 

◇ کتاب‌شناسی:
- عطر تند نارنج، ۱۳۸۴
- بر تابی از ترانه، ترجمه‌ی اشعار نزار قبانی، ۱۳۸۵
- به رنگ نارنگی، ۱۳۸۹
- قلب پرتقال خونی، ۱۳۹۴
- گمگشتگان، ترجمه‌ی یک داستان بلند از ساموئل بکت 
- می‌نویسمت، مجموعه نامه‌های عاشقانه، ۱۳۹۷
- سرایشی برای هزار خوانش، نقد و تحلیل چند اثر ادبی شعر معاصر، ۱۳۹۷
و...

 

─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ 

 

◇ نمونه‌ی شعر:
(۱)
 هرگز نخواستم که فقط نان بیاورم
من می‌روم برای تو باران بیاورم
تا بشکفد گل از گل تو، سبزتر شوی
قدری بهار بعدِ زمستان بیاورم
تا ریشه... ریشه... ریشه کنی استوارتر،
از قلب خود برای تو گلدان بیاورم
گلدان من به وسعت باغی‌ست بی‌حصار
باور نکن برای تو زندان بیاورم
باور نکن که نقطه شوم: بی‌خیال و شوم!
بر جمله شروع تو پایان بیاورم
با من بیا که رسم جهان را عوض کنیم
تا من از این حقیقت عریان بیاورم –
- تعریف تازه‌ای که غزل را غزل کند
سوگند می‌خورم که به قرآن! بیاورم
این عاشقانه است که هی ظالمانه بر
ابر لطیف روح تو سوهان بیاورم؟!
چکش بیاورم من و سندان بیاوری،
چکش بیاوری تو و سندان بیاورم؟!
...
آیینه شو که شکل غزل را عوض کنم
جانی به این طبیعت بی‌جان بیاورم
...
گیسوی توست عطر بهارانه‌های چای
یک استکان بریز که قندان بیاورم
قندانِ واژه‌هایِ فراموشِ بی‌غزل!
بر لب سرود بوسه و عصیان بیاورم
باور کن استواری هر عشق بوسه است
دست مرا بگیر که برهان بیاورم
حالا که چلستون غزل بیستون شده،
ویرانه را دوباره به سامان بیاورم
آه ای دلیل آتشِ لب را شکوفه کن!
تا باز هم به معجزه ایمان بیاورم.

 

(۲)
[انکحتُ]
«انکحتُ...» عشق را و تمام بهار را!
«زوّجتُ...» سیب را و درخت انار را! 
«متّعتُ...» خوشه‌خوشه رطب‌های تازه را 
گیلاس‌های آتشی آب‌دار را! 
«هذا موکّلی...»: غزلم دف گرفت، گفت:
تو هم گرفته‌ای به وکالت سه‌تار را!
«یک جلد...» آیه‌آیه‌ی قرآن! تو سوره‌ای!
چشمت «قیامت» است! بخوان «انفطار» را!
«یک آینه...» به گردن من هست... دست توست،
دستی که پاک می‌کند از آن غبار را 
«یک جفت شمع‌دان...»؟! نه عزیزم! دو چشم توست 
که بردریده پرده‌ی شب‌های تار را!
مهریّه‌ی تو چشمه و باران و رودسار 
بر من بریز زمزمه‌ی آبشار را!
«ده شرطِ ضمنِ...» ده؟! ... نه! بگویید صد! ... هزار!
با بوسه مُهر می‌کنم آن صدهزار را!
لیلی تویی که قسمت من هم جنون شده 
پس خط بزن شرایط دیوانه‌وار را! 
این بار من به بوسه‌ات افطار می‌کنم 
خانم! شکسته‌ای عطش روزه‌دار را.

 

(۳)
[برای دلم]
آغاز می‌کنم غزلم را به نام تو
حبل‌الورید شعر مرا خون تازه شو!
حبل‌الورید غیرتِ مردانِ مرد نیست
حبل‌الورید: قیمت یک تار موی تو!
نزدیک‌تر به تو… نه! تو نزدیک‌تر به من!…
اصلن نه این نه آن!… فقط از پیش من نرو -
- تا آیه آیه، وحی برقصم شبیه شعر
تا شعله شعله، نور بپاشم به کوچه و -
- خواب هزار ساله این شهر منجمد
شهر چراغ قرمز و آژیر و تابلو -
- در این نبرد تن به تن آشفته… تن به تن؟!…
نه!… یک هزار و سیصد و هشتاد و سه به دو!
بانو! تمام بُعد زمان رو به روی ماست!
تاریخ، حرف کهنه و این عشق حرف نو!
تو حرف تازه‌ای و غزل می‌زند ورق -
- تقویم را و تا ابدیت، جلو جلو -
هر صفحه را به بوسه تو مُهر می‌کند…
خیام، مست عطر دهانت، تلو تلو -
… می‌آید و دوباره رصد می‌کند… تو را!
شک می‌کند… دوباره رصد می… دوباره… دو -
نه!… صد هزار باره!… یقین می‌کند!… و بعد:
تاریخ نو: ۱/ ۱/ یک‌سال بعد تو!.

 

(۴)
[ترنج نامه]
رویای رود باش، غزل در مَصَب بریز!
شط‌الشراب باش به شط‌العرب بریز –
- تا شور پارسایی‌ات اروند سازدش،
دُر دَری درون خلیج ادب بریز!
کج کج نگاه کن به من و جرعه جرعه می
از تُنگ چشم‌هات بر این تشنه لب بریز
اصلن بیا و فرض بکن قرن هشتم است!
یکسان به جام رند و من و محتسب بریز!
لیلی‌تر از لیالی پیشین حلول کن
در من برقص و در رگ و خون و عصب بریز
عیسای من! حواری‌ات از دست رفته است
یک کاسه لطف باش، به پای طلب بریز!
آتش بگیر! باد شو و خاک کن مرا
آب از... سَرَم... چه یک وجب و صد وجب!... بریز!!
خرما پزان عشق و جنون باش و بی‌امان
بوسه به بوسه در دهن من رطب بریز
بگشای بند موی خودت را و ناگهان
بر روی صبحِ بالش من، عطرِ شب بریز...

 

(۵)
چقدر دست تو با دست من محبت کرد
و انحنای لبت بوسه را رعایت کرد
من از تو با شب و باران و بیشه‌ها گفتم
و هر که از تو شنید از بهار صحبت کرد
کتابِ چشم مرا خط به خط بخوان، خانم!
که تابِ موی تو را مو به مو روایت کرد
سرودن از تو شبیه نوشتن وحی است
و آیه آیه تو را می‌شود تلاوت کرد:
اَلَم تَری... که غزل کیف می‌کند با تو!؟
تنت ارم شد و من را به باغ دعوت کرد
وَ تن، تنت، که وطن شد غزل مطنطن شد!
وَ رقص شد... وَ تَتَن تَن تَنانه حرکت کرد –
 - به سمت عطر تو تا قبله‌ها عوض بشوند
و بعد رو به تو قامت که بست، نیت کرد:
منم مسافر چشمت! مرا شکسته نخواه!
و نیت غزلی در چهار رکعت کرد!
رکوع کرد... وَ تسبیح‌هاش پاره شدند!
و مُهر را به سجودی هزار قسمت کرد!
قنوت خواند: خدایا! چرا عذاب النار؟!
که آتشم به تمام جهان سرایت کرد –
- و بی‌عذاب‌ترین عشق، آتشی شد که
فرشتگان تو را نیز غرق لذت کرد
تشهد: اَشهَدُ اَن بوسه‌ات دو جام شراب!
و اَشهَدُ که لبانم به جام عادت کرد!
سلام بر تو که باران به زیر چتر تو بود
سلام بر تو که خورشید هم سلامت کرد
...
غزل تمام؛ نمازش تمام؛ دنیا مات!
سکوت بین من و واژه‌ها سکونت کرد
...
وَ تو بلند شدی تا انار بشکوفد
دعای قلب مرا بوسه‌ات اجابت کرد
غزل به روی لبت شادمانه می‌رقصید
و هر کسی که شنید از بهار صحبت کرد.

 


گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی

 


┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄

 


سرچشمه‌ها
https://newsnetworkraha.blogfa.com
https://t.me/newsnetworkraha
https://t.me/mikhanehkolop3
https://t.me/leilatayebi1369
https://t.me/rahafallahi
www.khodavandegan.blogfa.com
www.just-poem.blogfa.com
www.toranj-h.blogfa.com
www.honaronline.ir
www.iranketab.ir
و...

 

  • لیلا طیبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی