خدیجه مهدی حسینی
خدیجه مهدی حسینی
خدیجه مهدیحسینی شاعر ایرانی، زادهی یکم دی ماه ۱۳۴۰ و یکی که از فرهنگیان برجسته شهر میناب و دارای مدرک فوقدیپلم آموزش ابتدایی است که بیش از ۲۰ سال است که آموزگار میباشد.
ذوق و قریحهی شاعری را از پدر بزرگوارش عباس مهدیحسینی که مداح اهل بیت(ع) بود به ارث برده و در زمینههای اخلاقی و اجتماعی شعر و غزل و رباعی میسراید.
ایشان خواهر بزرگ هاجر مهدیحسینی شاعر غزلسرای هرمزگانی است.
نامبرده عضو انجمن شعر کانون فرهنگی شهید عمرانی میناب است و در داستاننویسی و قصهگویی مهارت دارد.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
نفسهای تو را مانند قلبم دوست میدارم
ببخش گاهی اگر از زندگی از عشق بیزارم
نگاه سرد و مشکوک دلخوری ساده و راحت
که میگوید تو سیری از تشنجهای دیدارم
هوای قلب من ابری و طوفانزا و گرد آلود
تو از باران میخوانی و من بدجور میبارم
چرا بیتو شدم تاوان عشق پاک من باشد
به جرم سوءظن محکوم سزای چوبه دارم؟!!
اگر میرنجی از صبر و سکوتم پس چرا هرگز
نفهمیدی که از طرز نگاهت گلهگی دارم
وجودم پُر شده از تو و چشمانم که میبندم
تو هستی در میان لحظههای خواب و بیدارم
نه میدانی نه میخواهم بدانی تا چه اندازه
نفسهای تو را مانند قلبم دوست میدارم.
(۲)
همیشه با منی
همیشه با منی اما از اضطراب پُری
برای پرسش ذهنم تو از جواب پری
خیال آب زلالی که تازه فهمیدم
عجب حقیقت تلخی که از شراب پری
اگر چه با تو نشستم به عمق هوشیاری
ولی بلوری جامی که از شراب پری
شبیه مهرهی ماری هزار و یک رنگی
شنیدهام که نقابی و از نقاب پری
که وعدههای قشنگی یکی یکی مرده
درست مثل حبابی تو از حباب پری
شرار آتش عشقی نبود و من ساده
چه فکر بیخود و خامی کز التهاب پری.
(۳)
حرمت رفتارها
این غزل را شستهام با آب چشمم بارها
تا خطوط و خاطراتش را کنم تکرارها
یاد آن روزها کنار چشمه و لبخند تو
با تو میشد پر کشید تا آسمان سارها
گفته بودی دوستم داری به حدی که اگر...
زیر پایت میگذاری حرمت رفتارها
اینکه تو دور از منی با آن همه شرط و شروط
لذت گل چیدن است دستی میان خارها
بیبهار و خسته و در ماندهام بیتو ولی
درد عشقت باز دارد با دل من کارها
پس چگونه من رهایت کردهام آغوش خاک
کاش با تو رفته بودم زیر این خروارها
فرصت با هم شدن آب است و آسان میرود
درس عبرت میشود تا بعد تا بعد از این دلدارها.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
- ۰۰/۰۸/۱۱