لیلایی

شعر و ادب و هنر و...

لیلایی

شعر و ادب و هنر و...

لیلایی

وبلاگ خصوصی انتشار نوشته ها و اشعار بانو
#لیلا_طیبی (رها)

بایگانی
آخرین مطالب

وارسن شایر

جمعه, ۲۶ مهر ۱۴۰۴، ۰۲:۲۸ ق.ظ

خانم "وارسن شایر" (Warsan Shire - در زبان سومالیایی وارسن شیری خوانده می‌شود)، شاعر، نویسنده‌، ویراستار و معلم بریتانیایی-سومالیایی، در یک آگوست ۱۹۸۸ میلادی، در کنیا، از والدینی سومالیایی به دنیا آمد. 

 

وارسان شایر 


خانم "وارسن شایر" (Warsan Shire - در زبان سومالیایی وارسن شیری خوانده می‌شود)، شاعر، نویسنده‌، ویراستار و معلم بریتانیایی-سومالیایی، در یک آگوست ۱۹۸۸ میلادی، در کنیا، از والدینی سومالیایی به دنیا آمد. 
در یک‌ سالگی همراه خانواده‌اش به بریتانیا مهاجرت و مدرک کارشناسی خود را در رشته‌ی نویسندگی خلاق دریافت کرد.
شایر به‌ عنوان یکی از برجسته‌ترین شاعران نسل خود شناخته می‌شود، که با زبانی صمیمی، تکان‌دهنده و شاعرانه، تجربه‌های مهاجرت، هویت، جنگ، زن بودن و تروما را به تصویر می‌کشد. 
او در سال ۲۰۱۱ میلادی، نخستین مجموعه شعر خودش را منتشر کرد، که به دلیل صداقت عاطفی، تصاویر بصری قوی و کاوش در موضوعات پیچیده‌ای چون مهاجرت، خشونت علیه زنان و روابط خانوادگی مورد تحسین قرار گرفت.
این شاعر با زبانی مستقیم و در عین حال شاعرانه، موضوعات سنگینی مانند جنگ، خشونت جنسیتی و آوارگی را کاوش می‌کند. به‌ عنوان مثال، شعر «خانه» با بند معروف «هیچ‌کس خانه را ترک نمی‌کند، مگر اینکه خانه دهان یک کوسه باشد» به نمادی برای تجربه‌ی پناهجویان تبدیل شده است.
وی در سال ۲۰۱۳ میلادی، نخستین جایزه‌ی شعر آفریقایی دانشگاه برونل را دریافت کرد.
شایر در سال ۲۰۱۴ میلادی،به عنوان ملک ‌الشعرای جوان لندن برگزیده شد. 
در سال ۲۰۱۶ میلادی، "بیانسه" خواننده‌ی پرآوازه‌ آمریکایی در آلبومی پرفروش به نام «لیموناد» از اشعار وی و از جمله شعر «برای زن‌ هایی که سخت می‌شود دوستشان داشت» او بهره برد و نام این شاعر جوان بیش از پیش بر سر زبان‌ ها افتاد.
وی از سال ۲۰۱۵ میلادی، نیز به لس آنجلس نقل مکان کرده است. 
در سال ۲۰۱۶ میلادی، وی نخستین مجموعه شعر بلند خود را در نسخه‌هایی محدود به انتشار می‌رساند. این مجموعه شعر که «بدن آبی او» نام داشت، بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد و جایگاه او را به عنوان یک شاعر تثبیت می‌کند. 


─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─


◇ نمونه‌ی شعر:
(۱)
[سوغات جنگ]
همسفرم شده است
چون کفنی بر تنم
دور جمجمه‌ام می‌چرخد،
غباری زیر ناخن‌هایم.
وقت دیدن تلویزیون
به زانویم تکیه می‌دهد
در پس هر تماسی
نفسش را می‌شنوم
همه‌جا حضور دارد
در اتاق خواب، در حمام
که پشتم را کیسه می‌کشد
و خودش را به تنم می‌فشارد.
شب‌ها قرص‌هایم را می‌دهد
دستم را می‌گیرد،
و من هرگز به چشم‌هایش نگاه نمی‌کنم.


(۲)
[چای با مادربزرگ‌هایمان]
آن صبح که «حبوبه»ات مرد
من به یاد «ایویه»ام افتادم
همان زنی که نامش را بر من نهادند
وارسان باراکا
پوستش به سیاهی تمر هندی بود
وقتی مُرد هِل می‌‌سایید
چشم‌ به راه پسرانش بود که به خانه بیایند
و بار تنهایی را که بر جا گذاشته بودند
بردارند
یا «نورا»، مادر مادرم که خنده‌ای شیرین داشت
که پوست دارچین را میان دو کف دست می‌شکست
و تیمار می‌کرد
شوهر سکته‌ کرده‌‌‌اش
خواهر سرطانی‌اش
و درد کمرش را
با آن زبان سواحیلی دست‌ و پا شکسته و ایتالیایی چموش
و دوریس، مادر «رُز انگلیسی»ات،  که نام
دختر «اوکئانوس» و «تتیس» بر اوست
آن رگه‌ی ولزی در خونت، از سرزمین «کیمری»
مادربزرگت که با وجود آماس دیابتی
در خیال خامه‌ای غلیظ در فنجان چای‌اش است
بعد به فکر حبوبه‌ات افتادم، «السورا»
خدا نگهش دارد، با سه چین
بر هر یک از گونهـهایش، نشان جان‌‌هایی که به دَر برده
زنی که چایت را خنک می‌کرد
فنجان را چون کفه‌ی سنگین اعمال بر می‌داشت
و چای را از فنجان به پیاله، از پیاله به فنجان
می‌ریخت تا وقتی که بخار
چون شبحی بر می‌خاست.
----------
* حبوبه (در زبان عربی به معنی عزیز و لقبی است که اغلب به مادربزرگ‌ها داده می‌شود. شاعر به عمد واژه‌‌های غیرانگلیسی در شعر خود به کار برده است)
* ایویه «معادل سومالیایی واژه‌ مادربزرگ»
* رُز انگلیسی (اصطلاحی است که در توصیف زنی زیبا به کار می‌رود و نیز در وصف زن یا دختری که زاده انگلستان باشد. رز گل ملی این کشور است. برای مثال، التون جان، خواننده‌ انگلیسی در مراسم خاکسپاری دایانا ترانه‌ای خواند که سطر اولش این بود: «بدرود رز انگلستان»)
* اوکئانوس (در اساطیر یونان خدای اقیانوس است)
* تتیس (در اساطیر یونان دختر اورانوس و ایزد بانوی دریا بوده است)
* کیمری (به شاخه‌ای از مردمان سلتی گفته می‌شود شامل ولزی‌ها)


(۳)
[گفتگوهایی درباره خانه]
هیچکس خانه‌اش را رها نمی‌کند 
مگر اینکه خانه دهان کوسه باشد
شما فقط وقتی از خانه می‌روید 
که خانه به شما اجازه ماندن ندهد

هیچکس خانه را رها نمی‌کند 
مگر اینکه خانه دنبالش کند
زیر پایتان را آتش بزند
خون را در شکمتان داغ کند

هیچکس خانه را رها نمی‌کند 
مگر اینکه خانه صدای شیرینی 
در گوشتان باشد که می‌گوید:
رهایم کن
همین حالا از من فرار کن
من نمی‌دانم به چه چیزی تبدیل خواهم شد
اما می‌دانم که هر جایی امن‌تر از اینجاست.


(۴)
هر آن لب که تاکنونش بوسیده‌ای
هر آن تن که رخت برکنده‌ای،
و بسارده‌ای
مشق مهیا شدنت برای من بوده است و بس
من از چشیدن طعم آنان که پیش از من آمده‌اند
در حافظه‌ی دهانت
غمگین نمی‌شوم‌
آنها دالانی بوده‌اند طویل،
دری بوده‌اند نیمه گشوده
و چمدانی همچنان روی ریل مانده،
طولانی بود سفر؟
آیا به درازا کشید یافتنم؟
الحال که اینجایی
خوش آمدی به خانه.
برگردان به فارسی: مهسان احمدپور


(۵)
مادر می‌گوید
درون هر زنی اتاق‌های قفل شده‌ای هست،
آشپزخانه‌های لذت،
اتاق خواب‌های اندوه
و حمام‌های بی‌علاقگی.
مردها گاهی وقت‌ها با کلید می‌آیند،
گاهی وقت‌ها با چکش
برگردان به فارسی: مهسان احمدپور

 


گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی

 

┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄

 

سرچشمه‌ها
https://newsnetworkraha.blogfa.com
https://t.me/newsnetworkraha
https://t.me/mikhanehkolop3
https://t.me/leilatayebi1369
https://t.me/rahafallahi
https://datikan.blogfa.com
https://khabarjonoub.com
https://avangardha.com
https://en.wikipedia.org
https://echolalia.ir
و...

 

  • لیلا طیبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی